آیا انسان ها به زودی ناپدید می شوند؟

عنوان 20 – این یک شماره ویژه و هشدار دهنده است. این ادعا در آن زمان خبرساز شد و از آن زمان تاکنون تاثیرگذار بوده است. «اندرو لی» سیاستمدار استرالیایی اخیراً در طی یک سخنرانی در ملبورن بار دیگر این موضوع را مطرح کرد.

لمس یا خط و پیش بینی آب و هوا

برای پاسخ به این سوالات ابتدا باید به سوال دیگری پاسخ دهیم و آن اینکه چه گزینه هایی وجود دارد؟ نگاه سنتی به احتمالات، مقاومت گرایی نامیده می شود.

پیش بینی آب و هوا را در نظر بگیرید. وقتی یک هواشناس به ما می گوید فردا 1 در 6 یا 17 درصد احتمال باران وجود دارد، به چه معناست؟

باورش سخت است که هواشناسی به معنای تجسم مجموعه بزرگی از فرداهاست که برخی از آنها بارانی خواهد بود. در عوض، باید تعداد زیادی از این پیشگویی ها را بررسی کنیم و ببینیم بعد از آنها چه اتفاقی افتاده است. اگر هواشناس در کار خود خوب باشد که می گوید: «فردا یک در شش احتمال بارندگی وجود دارد»، در واقع باید شاهد یک در شش احتمال بارندگی در روز بعد باشیم.

بنابراین، احتمال متعارف به مشاهدات و رویه بستگی دارد. برای محاسبه آن، باید یک سری رویدادهای تکراری داشته باشیم تا پیش بینی خود را بر اساس آن انجام دهیم.

از ماه بیاموز

تکرار برای احتمال انقراض انسان به چه معناست؟ چنین اتفاقی تبدیل به یک رویداد یکباره می شود و به محض وقوع، دیگر جایی برای تکرار باقی نمی ماند. در عوض، می‌توانیم برخی رویدادهای موازی را پیدا کنیم که بتوانیم از آنها درس بگیریم. اورد در کتاب خود تعدادی از رویدادهای احتمالی انقراض را مورد بحث قرار می دهد که برخی از آنها را می توان در پرتو یک تاریخ مشاهده کرد.

برای مثال، می‌توانیم با در نظر گرفتن تعداد این سیارک‌هایی که در طول عمر ماه به ماه برخورد کرده‌اند، احتمال برخورد یک سیارک را که باعث انقراض شود، تخمین بزنیم. ژان مارک سالوتی، دانشمند فرانسوی، این کار را در سال 2022 انجام داد و احتمال یک رویداد انقراض در قرن آینده را حدود 300 میلیون تخمین زد.

البته چنین فرضی پر از عدم قطعیت است، اما محاسبات مکرر آن را تأیید می کند. برخلاف این نظریه، اورد خطر نابودی سیارک را در یک میلیون نفر تخمین می زند، اما به درجه قابل توجهی از عدم قطعیت اشاره می کند.

سیستم رتبه بندی نتایج

روش دیگری برای تفکر در مورد احتمال، احتمال بیزی نام دارد که به نام آماردان انگلیسی توماس بیز نامگذاری شده است. این روش کمتر بر روی خود رویدادها تمرکز می کند و بیشتر بر آنچه می دانیم یا از آنها انتظار داریم تمرکز می کند.

به زبان بسیار ساده می توان گفت که بیزی ها احتمال را نوعی سیستم رتبه بندی می دانند. در این دیدگاه، عدد خاصی که به احتمال پیوست شده است نباید مستقیماً در نظر گرفته شود، بلکه باید با سایر احتمالات مقایسه شود تا مشخص شود کدام نتایج بیشتر و کمتر محتمل هستند.

به عنوان مثال، کتاب اورد شامل جدولی از رویدادهای احتمالی انقراض و حدس های شخصی او در مورد احتمالات آنها است. از دیدگاه بیزی، می‌توان این مقادیر را به عنوان رتبه‌های نسبی در نظر گرفت. اورد معتقد است که احتمال انقراض در اثر برخورد یک سیارک یک در میلیون است، بسیار کمتر از تغییرات آب و هوایی که یک در هزار است، و هر دو احتمال بسیار کمتری دارند که آنچه را که او «هوش» می‌نامد، از بین ببرند. “صنایع مصنوعی بی طرفانه”. به گفته وی، احتمال یافتن آخرین مورد یک در 10 است.

مشکل این است که تخمین‌های احتمال بیزی اولیه بسیار ذهنی هستند. استنتاج سنتی بیزی فراتر از احتمالات قبلی است و شواهدی را از نتایج مرتبط برای به روز رسانی مقادیر احتمال ترکیب می کند. و بار دیگر باید گفت که شواهد مربوط به احتمال انقراض انسان در زمین ناچیز است.

ارزیابی ذهنی

دو راه برای تفکر در مورد دقت و کاربرد تخمین های احتمال وجود دارد، یکی کالیبراسیون و دیگری واریانس.

کالیبراسیون دقت مقادیر واقعی احتمالات است. ما نمی توانیم این کار را بدون داده های رصدی مناسب انجام دهیم. از سوی دیگر، این تفاوت فقط در مورد رتبه بندی نسبی صدق می کند.

ما هیچ دلیلی نداریم که بدانیم مقادیر Ord به درستی کالیبره شده اند. البته بعید است که این قصد اورد باشد، زیرا خود او نشان می دهد که آنها عمدتاً برای ارائه نشانه های “مرتب قدر” در نظر گرفته شده اند.

با این حال، بدون تایید مشاهدات مربوطه، بیشتر این تخمین ها فقط در محدوده ذهنی احتمال قبلی باقی می مانند.

پس از نظریه ششم چه نتیجه ای باید بگیریم؟ تجربه نشان می دهد که اکثر مردم احتمالات را ضعیف درک می کنند. در این محیط، اگر در انجمن‌های عمومی بحث می‌کنید، ارزیابی احتمال لزوماً نیازی به تنظیم دقیق ندارد و فقط باید تأثیر روانی مناسب داشته باشد.

از این منظر می توان گفت که نظریه از هر شش نفر یک نفر با این طرح مطابقت دارد. احتمال 1 در 100 ممکن است بسیار کم به نظر برسد. این در حالی است که از هر سه یک نفر ممکن است باعث وحشت شود یا به عنوان جنون آخرالزمانی رد شود.